امام زمان(ع) و فاطمیه
دوباره هیئت ما در عزای مادرتان
رسیده است به زیر كسای مادرتان
میان ذكر مصیبت عجیب نیست اگر
شنیده می شود این جا صدای مادرتان
تمام فاطمیه گریه می كنم اما
خدا گریسته اول برای مادرتان
گران بهاتر از این چشم ها نداشته ایم
همین دو چشمۀ زمزم فدای مادرتان
امام عصر دل زخم خورده ی ما را
شكسته تر نكن از ماجرای مادرتان
به چشم های عزادار ما نمی گویی
كجاست آن حرم با صفای مادرتان؟
اگر كه قسمت مان نیست لااقل ما را
ببر مدینه، همان كربلای مادرتان
مسعود یوسف پور
**************************
ما آه سرد از دل مضطر کشیده ایم
بار فراق با مژه ی تر کشیده ایم
همساز روزگار به عشق تو بوده ایم
از دوری تو رنج مکرر کشیده ایم
هر جا شنیده ایم خبر از تو می دهند
در طوفشان به شوق رخت پر کشیده ایم
از کوی عاشقان چو گذشتیم، با امید
ما از پی ات به محفلشان سر کشیده ایم
از بس که از فراق تو افسرده دل شدیم
بر سینه نقش نرگس پرپر کشیده ایم
آقایی تو باعث این شد به عاشقی
پا از گلیم خویش فراتر کشیده ایم
خود خواستیم و شکر ، که با لطف حضرتت
جام بلای بندگی ات سر کشیده ایم
ما بر تسلی دل تو در حسینیه
هر فاطمیه ناله ی مادر کشیده ایم
مسعود یوسف پور
**************************
دنيا چه زیبا می شود وقتی بیایی
خوشحال زهرا می شود وقتی بیایی
نور تو می تابد به عالم با ظهورت
خورشید رسوا می شود وقتی بیایی
فصل خزان زندگی پایان بگیرد
هر غنچه ای وا می شود وقتی بیایی
وقت نمازت از ملازم هایت آقا
هر روز عیسی می شود وقتی بیایی
با ذوالفقاری که به دست خود بگیری
حیدر تماشا می شود وقتی بیایی
زخمی که روی سینه ی مادر نشسته
حتما مداوا می شود وقتی بیایی
گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان
دلها مصفا می شود وقتی بیایی
در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی
هر دیده دریا می شود وقتی بیایی
شب های جمعه روضه در صحن اباالفضل
هر هفته بر پا می شود وقتی بیایی
رضا رسول زاده
**************************
مانند یک ابر بهاری یابن الزهرا
حال و هوای گریه داری یابن الزهرا
این روزها خیلی دلت را غم گرفته
دلخسته از این روزگاری یابن الزهرا
با واژه ی «مادر» شود آهت کشیده
در لا به لای اشک و زاری یابن الزهرا
ای وای مادر های تو می گوید آقا
خیلی برایش بی قراری یابن الزهرا
آقا مگر من مرده ام که مثل حیدر
سر را به زانو می گذاری یابن الزهرا
آقا! تنم، جانم، همه چیزم فدایت
آماده ام بر جان نثاری یابن الزهرا
گریه مکن که طفل اشک بی قرارم
با گریه ات گردیده جاری یابن الزهرا
جز اشک دیده مرهم دیگر ندارم
با عرض پوزش از «نداری» یابن الزهرا
از این که هستم دوستدار مادر تو
حتماً مرا تو دوست داری یابن الزهرا
تا این که باشم زائر قامت خمیده
دنبال یک سنگ مزاری یابن الزهرا
«زهرا» به «زهراها» شده تبدیل... یعنی :
در کوچه شد آیینه کاری یابن الزهرا
محمد فردوسی
موضوعات مرتبط: امام زمان(عج) - مناسبت ها
برچسبها: امام زمان(ع) و فاطمیه